اختلال خوردن چیست؟
برخلاف تصور رایج مردم، اختلالات خوردن مدلی از سبک زندگی نیست. اگرچه اصطلاح “غذا خوردن” در نام آن وجود دارد، اختلالات خوردن چیزی بیشتر از غذا است. اختلالات خوردن شرایط جدی سلامتی هستند که در آن فرد از غذا برای مقابله با احساسات و موقعیتهای دیگر زندگیاش استفاده میکند. این شرایط شامل مشکلاتی در نحوه تفکر در مورد غذا، غذا خوردن، وزن شخص، شکل غذا یا بدن و رفتارهای غذایی میشود.
وقتی آنقدر درگیر مسائل مربوط به غذا و وزن میشوید که تمرکز بر سایر جنبههای زندگیتان سختتر و سختتر میشود، ممکن است نشانهی اولیه اختلال خوردن باشد. اختلالات خوردن میتواند افراد را در هر سن یا جنسیتی تحت تاثیر قرار دهد، اما این میزان در بین زنان بیشتر است.
بدون درمان، اختلالات خوردن میتواند زندگی فرد را تحت الشعاع قرار دهد و منجر به عوارض پزشکی جدی و بالقوه کشنده شود. اختلالات خوردن میتواند به قلب، دستگاه گوارش، استخوانها، دندانها و دهان آسیب برساند. این اختلالات با افسردگی، اضطراب، آسیب رساندن به خود و افکار و رفتارهای خودکشی هم میتوانند مرتبط باشند.
درمان ممکن است ترکیبی از شناخت درمانی، دارو درمانی و سایر درمانها باشد. با درمان مناسب، میتوانید به عادات غذایی سالم برگردید و راههای سالمتری برای فکر کردن به غذا و بدن خود بیاموزید.
انواع اختلالات خوردن
بی اشتهایی عصبی
افراد مبتلا به بیاشتهایی به دلیل وسواس در مورد کاهش وزن تا حد گرسنگی از خوردن غذا محروم میشوند. با بیاشتهایی، فرد گرسنگی را انکار میکند و از خوردن غذا امتناع میکند. او ممکن است روشهای دیگری هم برای کاهش وزن در پیش بگیرد مثل ورزش بیش از حد، استفاده از ملینها یا کمکهای رژیمی، یا استفراغ بعد از غذا خوردن.
بیاشتهایی عصبی وضعیتی است که در آن افراد از غذا اجتناب میکنند، غذا را به شدت محدود میکنند یا مقدار بسیار کمی از غذاهای خاص را میخورند. آنها همچنین ممکن است بارها و بارها خود را وزن کنند. حتی زمانی که به طور خطرناکی کمبود وزن دارند، ممکن است خود را دارای اضافه وزن ببینند.
علائم عاطفی بیاشتهایی عبارتند از تحریکپذیری، کنارهگیری اجتماعی، نداشتن خلق و خو یا احساس، ناتوانی در درک جدی بودن موقعیت، ترس از غذا خوردن در جمع و وسواس به غذا و ورزش.
بیاشتهایی می تواند عوارض جسمی سنگینی داشته باشد. مصرف غذای بسیار کم و تغذیه ناکافی باعث لاغری فرد میشود. بدن مجبور است برای حفظ انرژی سرعت خود را کاهش دهد که باعث بینظمی یا از دست دادن قاعدگی، یبوست و درد شکم، ریتم نامنظم قلب، فشار خون پایین، کم آبی بدن و مشکلات خواب میشود. برخی از افراد مبتلا به بیاشتهایی نیز ممکن است از پرخوری و رفتارهای پاکسازی استفاده کنند، در حالی که برخی دیگر فقط خوردن را محدود می کنند.
علائم بی اشتهایی عبارتند از:
- غذا خوردن بسیار محدود است
- لاغری شدید (لاغری)
- تلاش بیوقفه برای لاغری و عدم تمایل به حفظ وزن طبیعی یا سالم
- ترس شدید از افزایش وزن
- تصویر تحریفشده بدن، عزت نفسی که به شدت تحت تاثیر تصورات از وزن و شکل بدن است، یا انکار جدی بودن وزن کم بدن
سایر علائم ممکن است در طول زمان ایجاد شوند، از جمله:
- نازکشدن استخوانها (استئوپنی یا پوکی استخوان)
- کمخونی خفیف و تحلیل عضلانی و ضعف
- مو و ناخن شکننده
- پوست خشک و مایل به زرد
- رشد موهای نازک در سراسر بدن (lanugo)
- یبوست شدید
- فشار خون پایین
- کند شدن تنفس و نبض
- آسیب به ساختار و عملکرد قلب
- ضربه مغزی
- نارسایی چند ارگانی
- کاهش دمای داخلی بدن، باعث میشود که فرد همیشه احساس سرما کند
- بیحالی، سستی یا احساس خستگی دائمی
- ناباروری
توجه به این نکته مهم است که وزن نباید کانون اصلی تشخیص فرد مبتلا به بیاشتهایی باشد. استفاده از شاخص تودهی بدنی به عنوان عاملی در تشخیص منسوخ شده است زیرا افرادی که به عنوان “عادی” یا “دارای اضافه وزن” طبقهبندی میشوند میتوانند خطرات مشابهی داشته باشند. به عنوان مثال، در بیاشتهایی غیر معمول، ممکن است یک فرد معیارهای بیاشتهایی را داشته باشد اما علیرغم کاهش وزن قابل توجه، کم وزن نباشد.
علائم وسواس اجباری نیز اغلب وجود دارد. به عنوان مثال، بسیاری از افراد مبتلا به بیاشتهایی درگیر افکار مداوم در مورد غذا هستند و برخی ممکن است با وسواس دستور غذاها را جمع آوری کنند یا غذا را احتکار کنند.
پرخوری عصبی
افرادی که مبتلا به بولیمیا هستند، هنگام خوردن مقادیر بسیار زیاد غذا در مدت زمان کوتاه، احساس میکنند که از کنترل خارج شدهاند، و سپس با ناامیدی سعی میکنند با استفراغ اجباری، نخوردن غذا برای مدتی (روزهداری)، استفاده از ملینها یا ورزش بیش از حد از شر کالریهای اضافی خلاص شوند. حتی برخی از افراد برای کاهش وزن، دوز دارو را تغییر می دهند، مانند تغییر مقدار انسولین.
این تبدیل به یک چرخه تکراری میشود که بسیاری از جنبههای زندگی فرد را کنترل میکند و تأثیرات بسیار منفی هم از نظر احساسی و هم از نظر جسمی دارد. افراد مبتلا به پرخوری عصبی معمولاً وزن طبیعی دارند یا حتی کمی اضافه وزن دارند.
پرخوری عصبی شامل اپیزودهای پرخوری است که معمولاً به دنبال اپیزودهای پاکسازی است. گاهی اوقات پرخوری عصبی شامل محدود کردن شدید غذا برای دورههای زمانی میشود. این اغلب منجر به میل شدیدتر برای پرخوری و سپس پاکسازی می شود.
هر قسمت پرخوری معمولاً تا زمانی ادامه مییابد که فرد به طرز دردناکی سیر شود. در طی پرخوری، فرد معمولاً احساس میکند که نمیتواند غذا خوردن را متوقف کند یا میزان غذا خوردن خود را کنترل کند. پرخوری میتواند با هر نوع غذایی اتفاق بیفتد، اما بیشتر در مورد غذاهایی رخ میدهد که فرد معمولاً از آنها اجتناب میکند.
علائم عاطفی پرخوری عصبی شامل عزت نفس پایین است که بیش از حد با تصویر بدن مرتبط است، احساس خارج از کنترل بودن، احساس گناه یا شرم در مورد غذا خوردن و کناره گیری از دوستان و خانواده.
بولیمیا نیز مانند بی اشتهایی، آسیب فیزیکی را به همراه خواهد داشت. پرخوری و پاکسازی میتواند به قسمتهایی از بدن که در خوردن و هضم غذا نقش دارند آسیب جدی وارد کند، دندانها در اثر استفراغ مکرر آسیب میبینند و رفلاکس اسید نیز شایع است. پاکسازی بیش از حد میتواند باعث کم آبی بدن شود که بر الکترولیتهای بدن تأثیر میگذارد و منجر به آریتمی قلبی، نارسایی قلبی و حتی مرگ میشود.
پرخوری عصبی همچنین شامل مشغول شدن به وزن و شکل بدن، با قضاوت شدید و خشن درباره ظاهر شخصی است.
علائم پرخوری عصبی عبارتند از:
- گلو درد مزمن
- غدد بزاقی متورم در ناحیه گردن و فک
- مینای دندان فرسوده و دندانهای حساس و پوسیده فزاینده در اثر قرار گرفتن در معرض اسید معده
- اختلال رفلاکس اسید و سایر مشکلات گوارشی
- ناراحتی و تحریک روده در اثر سوء مصرف ملینها
- کمآبی شدید ناشی از پاکسازی مایعات
- عدم تعادل الکترولیت (سطوح بسیار کم یا زیاد سدیم، کلسیم، پتاسیم و سایر مواد معدنی) که میتواند منجر به سکته مغزی یا حمله قلبی شود.
اختلال پرخوری
فرد مبتلا به BED کنترل غذا خوردن خود را از دست میدهد و مقدار بسیار زیادی غذا را در مدت زمان کوتاهی میخورد. در طول پرخوری، افراد ممکن است غذا را سریعتر بخورند یا بیشتر از آنچه برنامه ریزی شده بود غذا بخورند حتی زمانی که گرسنه نیستند. این باعث میشود که آنها نسبت به رفتار خود احساس خجالت، انزجار، افسردگی یا گناه کنند. فرد مبتلا به BED، پس از یک دوره پرخوری، سعی نمیکند مانند فردی که با بیاشتهایی یا پرخوری عصبی زندگی میکند، پاکسازی کند یا ورزش بیش از حد انجام دهد یا روزه بگیرد. در نتیجه، افراد مبتلا به اختلال پرخوری اغلب دارای اضافه وزن یا چاق هستند.
علائم اختلال پرخوری عبارتند از:
- خوردن مقادیر زیاد غذا در یک زمان مشخص، مانند یک دوره دو ساعته
- خوردن حتی زمانی که سیر هستید یا گرسنه نیستید
- سریع غذا خوردن در طول دورههای پرخوری
- غذا خوردن تا زمانی که به طور ناراحتکنندهای سیر شوید
- خوردن به تنهایی یا مخفیانه برای جلوگیری از خجالت
- احساس ناراحتی، شرم یا گناه در مورد غذا خوردن خود
- رژیم گرفتن مکرر، احتمالاً بدون کاهش وزن
اختلال مصرف غذای محدود کننده/ اجتنابی
اختلال مصرف غذای محدودکننده /اجتنابی (ARFID)، که قبلا به عنوان اختلال غذا خوردن انتخابی شناخته میشد، وضعیتی است که در آن افراد مقدار یا نوع غذای مصرفی را محدود میکنند. افراد مبتلا به این اختلال ترسی در مورد افزایش وزن یا شکل بدن ندارند. درعوض، آنها ممکن است علاقهای به خوردن نداشته باشند یا از خوردن غذاهایی با رنگ، بافت، بو یا طعم خاص اجتناب کنند. یا ممکن است نگران این باشند که هنگام غذا خوردن چه اتفاقی می افتد. به عنوان مثال، ممکن است ترس از خفگی یا استفراغ داشته باشند یا ممکن است نگران مشکلات معده باشند.
اختلال مصرف غذای محدودکننده/اجتنابی در همه سنین قابل تشخیص است، اما در کودکان کوچکتر شایعتر است. این اختلال میتواند منجر به کاهش وزن یا عدم افزایش وزن در دوران کودکی شود.
علائم عبارتند از:
- محدودیت شدید انواع یا مقدار غذای خورده شده
- عدم اشتها یا علاقه به غذا
- کاهش وزن چشمگیر
- ناراحتی معده، درد شکم یا سایر مشکلات گوارشی بدون هیچ دلیل شناخته شده دیگری
- محدوده محدودی از غذاهای ترجیحی که حتی محدودتر میشود («غذا خوردن» که به تدریج بدتر میشود)
پیکا
پیکا یک اختلال خوردن است که شامل خوردن چیزهایی است که غذا محسوب نمیشوند و ارزش غذایی ندارند. افراد مبتلا به پیکا هوس مواد غیر غذایی مانند یخ، خاک، گچ، صابون، کاغذ، مو، پارچه، پشم، سنگریزه، مواد شوینده لباسشویی یا نشاسته ذرت دارند.
پیکا میتواند در بزرگسالان، کودکان و نوجوانان رخ دهد. ولی اغلب در افراد مبتلا به شرایط خاص دیده میشود: از جمله ناتوانیهای ذهنی، شرایط رشدی مانند اختلال طیف اوتیسم، و شرایط سلامت روان مانند اسکیزوفرنی.
افراد مبتلا به پیکا ممکن است در معرض خطر مسمومیت، عفونت، صدمات روده و کمبودهای غذایی باشند. بسته به مواد مصرف شده، پیکا ممکن است کشنده باشد.
با این حال، برای اینکه این بیماری پیکا در نظر گرفته شود، خوردن مواد غیر خوراکی نباید بخشی از فرهنگ یا مذهب فرد باشد. علاوه بر این، نباید از نظر همسالان فرد، آن را یک عمل قابل قبول اجتماعی در نظر گرفت.
اختلال نشخوار
اختلال نشخوار یکی دیگر از اختلالات خوردن است و وضعیتی را توصیف میکند که در آن شخص غذایی را که قبلاً جویده و بلعیده است بیرون میدهد ، دوباره آن را میجود و سپس دوباره آن را میبلعد یا تف میکند.
این نشخوار معمولاً در 30 دقیقه اول بعد از غذا رخ میدهد.
این اختلال میتواند در دوران نوزادی، کودکی یا بزرگسالی ایجاد شود. در نوزادان، بین 3 تا 12 ماهگی ایجاد میشود و اغلب خود به خود ناپدید میشود. کودکان و بزرگسالان مبتلا به این بیماری معمولاً برای رفع آن نیاز به درمان دارند.
بزرگسالان مبتلا به این اختلال ممکن است مقدار غذایی که میخورند را محدود کنند، به ویژه در مکان های عمومی. این ممکن است منجر به کاهش وزن و کاهش وزن آنها شود.
سندرم شب خوری
افراد مبتلا به این سندرم اغلب در شب، اغلب پس از بیدار شدن از خواب، بیش از حد غذا میخورند.
ارتورکسیا
اگرچه ارتورکسیا مطالعات علمی ذکر میشود، اما DSM هنوز آن را به عنوان یک اختلال خوردن جداگانه به رسمیت نمیشناسد.
افراد مبتلا به ارتورکسیا تمرکز وسواسی بر تغذیه سالم دارند تا حدی که زندگی روزمره آنها را مختل میکند. آنها ممکن است به طور اجباری لیست مواد و برچسبهای غذایی را بررسی کنند و با وسواس از سلبریتیهای “سبک زندگی سالم” در شبکههای اجتماعی پیروی کنند.
فردی که این بیماری را دارد ممکن است کل گروههای غذایی را از ترس ناسالم بودن آنها حذف کند. این بیماری میتواند منجر به سوء تغذیه، کاهش وزن شدید، مشکل در غذا خوردن در خارج از خانه و ناراحتی عاطفی شود.
افراد مبتلا به ارتورکسیا به ندرت بر کاهش وزن تمرکز میکنند. درعوض، ارزش، هویت یا رضایت آنها به این بستگی دارد که چقدر با قوانین رژیم غذایی خود تحمیلی مطابقت دارند.
علائم اختلالات خوردن
علائمی که ممکن است نشان دهنده اختلال خوردن باشد عبارتند از:
- حذف وعدههای غذایی یا میان وعدهها یا بهانهجویی برای نخوردن.
- داشتن یک رژیم غذایی بسیار محدود که توسط یک متخصص پزشکی آموزش دیده تجویز نشده است.
- تمرکز بیش از حد روی غذا یا تغذیه سالم.
- پختن غذا برای دیگران بدون غذا خوردن.
- کنارهگیری از فعالیتهای اجتماعی معمولی.
- نگرانی یا شکایت مکرر و مداوم در مورد ناسالم بودن یا اضافه وزن و صحبت از کاهش وزن.
- چک کردن مکرر در آینه برای یافتن نقصهایی که تصور میشود.
- خوردن مکرر مقدار زیادی غذا.
- استفاده از مکملهای غذایی، ملینها یا محصولات گیاهی برای کاهش وزن.
- ورزش کردن بسیار بیشتر از یک فرد معمولی.
- مشکلات از دست دادن مینای دندان که ممکن است نشانه ای از استفراغ مکرر باشد.
- خروج هنگام غذا یا بلافاصله بعد از غذا برای استفاده از توالت.
- وزن کردن مکرر
- غذا خوردن در خفا
- سرگیجه
- غش کردن
- همیشه احساس سرما میکند
- بینظمی خواب
- بینظمیهای قاعدگی
علل ایجاد اختلالات خوردن
اختلالات خوردن شرایط بسیار پیچیدهای هستند و دانشمندان هنوز علل دقیق آنها را نمیدانند. اگرچه اختلالات خوردن همگی مشکلات غذایی و وزنی مشترک دارند، اما اکثر متخصصان اکنون بر این باورند که اختلالات خوردن ناشی از تلاش افراد است تا با غذا با احساسات طاقت فرسا و احساسات دردناک خود کنار بیایند. متأسفانه، این در نهایت به سلامت جسمی و عاطفی، عزت نفس و احساس کنترل فرد آسیب میرساند.
عواملی که ممکن است در ایجاد اختلال خوردن نقش داشته باشند عبارتند از:
محیط. فشارهای فرهنگی که یک تیپ بدنی خاص را ایده آل میکند، فشار بیموردی را بر افراد وارد میکند تا به استانداردهای غیرواقعی دست یابند. فرهنگ عامهپسند و تصاویر رسانهای اغلب لاغری (برای زنان) یا عضلانی بودن (برای مردان) را به محبوبیت، موفقیت، زیبایی و شادی گره میزند.
فشار همسالان برای جوانان میتواند یک نیروی بسیار قدرتمند باشد. فشار میتواند به شکل طعنه، قلدری یا تمسخر به دلیل اندازه یا وزن ظاهر شود. سابقه سوء استفاده فیزیکی یا جنسی نیز می تواند در برخی افراد به اختلال خوردن کمک کند.
سلامت عاطفی. کمال گرایی، رفتارهای تکانشی و روابط دشوار همگی می توانند به کاهش عزت نفس افراد کمک کنند و آنها را در برابر غذا خوردن آسیبپذیر کنند.
سن. اختلالات خوردن در دوران نوجوانی و اوایل دهه 20 سالگی بسیار شایعتر است.
جنسیت. زنان و دختران بیشتر در معرض ابتلا به اختلال خوردن تشخیص داده شده هستند. با این حال، مهم است که تشخیص داده شود که مردان و پسران ممکن است به دلیل تفاوت در جستجوی درمان، کمتر تشخیص داده شوند.
سابقه خانوادگی. داشتن یک والدین یا خواهر یا برادر مبتلا به اختلال خوردن این خطر را افزایش میدهد.
رژیم گرفتن. رژیم گرفتن بیش از حد میتواند به یک اختلال خوردن تبدیل شود.
تغییرات. تغییرات عمده زندگی مانند رفتن به دانشگاه، شروع یک شغل جدید یا طلاق ممکن است یک استرسزا برای ابتلا به اختلال خوردن باشد.
مشاغل و فعالیتها. اختلالات خوردن به ویژه در میان ژیمناستها، دوندگان، کشتی گیران و رقصندگان رایج است.
سایر مسائل مربوط به سلامت روان: تروما، اضطراب، افسردگی، اختلال وسواس فکری اجباری، کمالگرایی و سایر مسائل مربوط به سلامت روان میتواند احتمال ابتلا به اختلال خوردن را افزایش دهد.
بیماری: مثل دیابت (بیش از یک چهارم زنان مبتلا به دیابت نوع 1 دچار اختلال خوردن میشوند).
عوارض اختلالات خوردن چیست؟
اختلالات خوردن باعث طیف گستردهای از عوارض میشود که برخی از آنها تهدیدکننده زندگی هستند. هر چه اختلال خوردن شدیدتر یا طولانیتر باشد، احتمال بروز عوارض جدی بیشتر است. عوارض اختلالات خوردن ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- مشکلات جدی سلامتی مثلا آریتمی، نارسایی قلبی و سایر مشکلات قلبی، رفلاکس اسید (بیماری ریفلاکس معده به مری یا GERD)، مشکلات گوارشی، فشار خون پایین (هیپوتانسیون)، نارسایی اندام و آسیب مغزی، پوکی استخوان و آسیب دندان، کم آبی شدید و یبوست، توقف سیکل های قاعدگی (آمنوره) و ناباروری، سکته.
- افسردگی و اضطراب
- افکار یا رفتار خودکشی.
- مشکلات رشد و توسعه.
- مشکلات اجتماعی و روابط.
- اختلالات مصرف مواد
- مسائل کار و مدرسه
- مرگ.
درمان اختلال خوردن
برنامههای درمانی اختلال خوردن به طور خاص برای هر فرد طراحی شده است و ممکن است شامل ترکیبی از چندین روش درمانی باشد.
روان درمانی فردی: درمان شناختی رفتاری (CBT) اغلب با موفقیت در درمان اختلالات خوردن استفاده میشود، زیرا به افراد کمک میکند تا رابطه بین افکار، احساسات و رفتارهای خود را درک کنند.CBT شامل یادگیری نحوه تشخیص و تغییر الگوهای فکری تحریف شده یا غیر مفید است.
گروه درمانی: به ویژه درمورد افراد با اختلال پرخوری موثر است.
خانواده درمانی: درمان مبتنی بر خانواده به ویژه برای خانوادههای دارای کودک و نوجوان بسیار مهم است، زیرا به خانوادهها کمک میکند تا الگوهای غذایی سالم را پیش ببرند و آگاهی و حمایت را افزایش میدهد.
رویکرد مادزلی: این شکل از خانواده درمانی به والدین نوجوانان مبتلا به بیاشتهایی کمک می کند. والدین به طور فعال غذا خوردن کودک را هدایت میکنند در حالی که آنها عادات سالم تری را یاد میگیرند.
مشاوره با یک متخصص تغذیه برای یادگیری تغذیه مناسب و عادات غذایی و همچنین بازیابی یا مدیریت وزن فرد در صورتی که تغییرات وزنی قابل توجهی داشته باشد نیز موثر است. مطالعات نشان میدهد که ترکیب تغذیه درمانی با شناخت درمانی ممکن است به طور قابل توجهی نتایج درمان را بهبود بخشد.
داروهایی مانند داروهای ضد افسردگی و داروهای ضد اضطراب، ضد روان پریشی یا تثبیت کنندههای خلق: بسیاری از افرادی که با اختلالات خوردن زندگی میکنند اغلب یک بیماری همزمان مانند افسردگی، اختلالات اضطرابی، اختلال شخصیت مرزی، اختلال وسواس فکری عملی، اختلالات مصرف مواد دارند و در حالی که هیچ دارویی برای درمان اختلالات خوردن وجود ندارد، بسیاری از بیماران متوجه میشوند که این داروها به آنها کمک میکنند.
تغییر سبک زندگی. مهم است که تغییراتی را در زندگی خود ایجاد کنید و رفتارهای منفی مرتبط با این اختلال را متوقف کنید. در مقابل انگیزه چک کردن مکرر خود در آینه یا وزن کردن چندین بار در روز مقاومت کنید. با میل به رژیم غذایی یا حذف وعدههای غذایی مبارزه کنید. محرکهای رفتارها یا نشانههای قدیمی ـ یک مکان خاص، موقعیتهای چالشبرانگیز، برخی دوستان ـ را شناسایی کنید و برنامهای برای مقابله با آنها آماده کنید.
چطور عزیزانمان را که به اختلالات خوردن دچار هستند حمایت کنیم؟
اگر فکر میکنید فردی در زندگی شما به اختلال خوردن مبتلا است، بهترین راه حل این است که از او حمایت کنید و او را تشویق کنید تا از یک متخصص کمک بگیرد. این ممکن است مشکل باشد، زیرا ممکن است عزیز شما نخواهد اعتراف کند یا حتی متوجه وجود مشکلی نشود، اما گاهی اوقات دیدن یک متخصص که در مورد اختلالات خوردن آگاه است اولین قدم برای بهبودی است.
بهبودی از اختلال خوردن میتواند زمان زیادی طول بکشد و این فرد ممکن است دورههایی از بازگشت به رفتارهای قدیمی را داشته باشد، به خصوص در زمان استرس. اگر به این شخص نزدیک هستید، مهم است که در کنار او باشید و در طول بهبودی او صبور باشید.
از درگیریها دوری کنید. اگر فردی آمادگی پذیرش مشکلی را ندارد، می توانید یک دوست حامی باشید. از سرزنش، یا دادن احساس گناه یا شرمندگی به آنها خودداری کنید.
چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم؟
همیشه نمیتوان از روی ظاهر کسی تشخیص داد که او اختلال خوردن دارد. شما می توانید با هر وزن و اندازه بدن دچار اختلال خوردن شوید. اختلالات خوردن اغلب بر طرز فکر افراد در مورد غذا یا ارتباط با آن تأثیر می گذارد، که در وزن یا اندازه آنها منعکس نمی شود.
اگر دچار اختلال خوردن هستید و یا یکی از موارد زیر را تجربه می کنید به متخصص سلامت روان مراجعه کنید؛
- اگر رابطه شما با غذا باعث ناراحتی شما و مانع فعالیت های روزمره شما شده است.
- اگر شما یا یکی از اعضای خانواده تان سابقه اختلالات خوردن، افسردگی یا سوء مصرف الکل یا مواد مخدر دارید
- اگر شما به خاطر عادات غذایی، شکل بدن یا وزن خود مورد انتقاد قرار گرفته اید
- اگر شما واقعاً نگران لاغری هستید، به خصوص اگر از طرف جامعه یا شغل خود نیز تحت فشار هستید، به عنوان مثال، رقصندگان باله، مدل ها یا ورزشکاران
- اگر شما دارای اضطراب، عزت نفس پایین، شخصیت وسواسی یا کمال گرا هستید
- اگر شما مورد آزار جنسی قرار گرفته اید.